سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 122414

  بازدید امروز : 6

  بازدید دیروز : 33

آرش شفاعی2

 
دانش، شریف ترین تبار است . [امام علی علیه السلام]
 
نویسنده: آرش شفاعی ::: سه شنبه 83/11/13::: ساعت 10:59 صبح

آرش شفاعی شاعر جوان در گفتگو با شبستان :

 

انقلاب در دو حوزه صورت و معنا شعر را متحول کرد
 
 

مهمترین ویژگی  شعر انقلاب تلفیق سنت و نوآوری در شعر ما بود که تا پیش از این متناقض نما به نظر می آمد ، که هم شعر مدرن و نوآورانه گفت و هم به سنتهای ادبی گذشته پایبند بود.

 

آرش شفاعی دبیر سرویس اجتماعی روزنامه قدس می باشد و از ایشان یک مجموعه شعری به نام ""تا فراسوی رفتن"" چاپ شده است.
آرش شفاعی جایگاه دین و معنویت در شعر جوانان در بعد از انقلاب را مورد بررسی قرارداد و عنوان کرد:
همه حوزه های فرهنگی بعد از انقلاب تحت تاثیر رویکرد مذهبی و معنوی انقلاب تغییر کرد و تاثیر پذیر بود از جمله حوزه فرهنگ و ادبیات بخصوص بحث شعر، این رویکرد یک تغییر ژرف و باطنی را بوجود آورد و دیدگاه شاعران را نسبت به مقوله شعر تحت تاثیر تغییری که در جهان بینی و ایدئولوژی آنها بوجود آورد تغییر داد. در نتیجه آن تغییر بزرگی که در روی مردم جامعه و بخصوص نخبگان از جمله هنرمندان بوجود آمد ،  در گونه های  عینی آن مثل ادبیات – شعر – تئاتر – موسیقی داستان و.. خود را نشان داد و امروز می توانیم رگه های جریانها و نمودهایی از این تاثیر گذاری مذهب بر هنر و آثار مذهبی و آثاری که تحت تاثیر آن جهان بینی مذهبی سروده شده در کشور پیگیری کنیم. تفاوت جوانان امروز با نسل قبل این بود که نسل اول دوره ای را خارج از این فضا طی کرده بودند. ولی جوانان به این دلیل که از ابتدای ورود به شناخت و درک ، تحت تاثیر مذهب و فضای مذهبی کشور بودند این جلوه و نمود در آنها شدیدتر است.
دبیر سرویس  اجتماعی روزنامه قدس ویژگیها و مولفه های برجسته انقلاب و وجه تمایز آن بر شعر گذشته را مورد ارزیابی قرارداد و گفت:
انقلاب در دو حوزه صورت و معنا شعر را متحول کرد و شعری که پس از انقلاب متولد شد شناسنامه و هویت کاملا مشخصی دارد و از شعر قبل از انقلاب جدا است. اما تجربیات مثبتی که از انقلاب داشت بهره مند است. مهمترین ویژگی که شعر انقلاب دارد. تلفیق سنت و نوآوری در شعر ما بود که تا پیش از این یک مقدار متناقض نما به نظر می آمد ، که هم شعر مدرن و نوآورانه گفت و هم به سنتهای ادبی گذشته پایبند بود ولی در شعر بعد از انقلاب اتفاق افتاد و شاعران از ایما ژها ،زبان و روایتها و از تجربیات بر آمده از تجربه نیما استفاده کردند و در حوزه معنا به سنتهای شعر فارسی برگشتند و بین شعر گذشته و امروز پل زدند و آثار خوبی هم در این عرصه آفریده شد.
این شاعر جوان درباره اینکه آیا شعر انقلاب بازگشت به یک تفکر دینی بوده تصریح کرد و افزود:
تفکر دینی قبل از انقلاب هم وجود داشت ما در قبل از انقلاب شعرهای دینی خوبی داریم. شما در آثار خانم دکتر صفار زاده، آقای دکتر گرمارودی و بعضی شاعران دیگر که به طور پراکنده شعرهای مذهبی، دینی خوبی در قبل از انقلاب سرودند این را می ببنید.

وی گفت:شعر انقلاب – شعر مذهبی را از حالت منزوی و کنار رفته خارج کرد و آن را که خیلی در مجامع تبلیغ نمی شد و روشنفکران با آن میانه ای نداشتند با وارد کردن به عرصه اجتماع، مردم را با آن آشنا کرد.
وی در ادامه رابطه اصیل شاعران جوان با شعر گذشته و قلل شعری ایرانی را خیلی کم دانست و افزود :
خیلی از جوانان ما در حال حاضر دنبال به دست آوردن فضاهای جدید هستند و احساس می کنند آن چیزی که مسنحق بوده اند در شعر بدست بیاورند، بدست نیاورده اند و به دنبال فرافکنی هستند تانشان دهند آنها در این قضیه گناهی نداشته اند و گناه از دیگران بوده است. در بسیاری از اشعار شاعران جوان دیده ام که به هر خارو خاشاکی متوصل می شوند تا خودشان را بالا بکشند و مطرح کنند و البته مطرح کردن،به عرصه آوردن و بلند کردن صدای خود برای شاعر چیز مثبتی است.

وی افزود:در شعر جوانان معاصر بیشتر از دغدغه هایی نظیر این که ارتباطی میان گذشته و حال داشته باشد. دغدغه مطرح کردن خودشان و ارائه کردن یک حرف تازه و جذاب که عده ای را به دنبال خودش بکشاند مطرح است. البته در این میان کسانی هستند که کارهای اصیل و درست و واقعی انجام می دهند منتها خیلی کم هستند.
خالق مجموعه ""تا فرا سوی رفتن"" میزان رجوع به معنویت در شعر جوان امروز را اینچنین ارزیابی کرد و افزود :
دو نگاه می توان داشت. یکی اینکه هر جا سخن از دین و نماز آمد، این به معنی وجود معنویت است یا چون کنگره های شعر به اسم ائمه در همه شهرها برگزار می شود، و به همه جوایزی می دهند این معنویت است. ولی اگر به دنبال این باشیم که چه مقدار تفکر در پشت این قضیه است.  آن وجه متفکرانه و اصیل و برآمده از درک و شعور و تحقیق آن خیلی کمتر از وجه ظاهریقضیه است البته از یاد نبریم جوانان حاصل و دست پخت عملکرد مسوولان فرهنگی و آموزگاران این جامعه بودند.
آرش شفاعی در پایان آسیب شناسی از شعر جوان انجام داد و گفت:
شعر جوان خیلی رها است و مشکل این است که جوانان به هر نحوه ای می خواهند خودشان را مطرح کنند  به این دلیل که ما شعر جوانها را رها کرده ایم و خیلی به نسل قبل بها می دهیم و خیلی از چهره هایی که حق آنها نبوده که مطرح شوند مطرح شدند ولی شعر جوانهایمان یادمان رفته هر جا که خواستیم جشنواره ای تشکیل دهیم و پولی خرج کنیم یاد جوانان افتاده ایم . منتها مرکزیا نهادی که بخواهد این استعدادها را بشناسد و آنها را پروبال بدهد و فرصت شکوفایی استعدادها را به آنها بدهد و صدای آنها را به گوش دیگران برساند، نبوده به همین دلیل هم خیلی از استعدادهای جوانان هرز رفته برای اینکه می خواسته اند با دیگران متفاوت باشند تا به چشم بیابند، خودشان را ثابت کنند .باید جایگاهی برای شعر جوان معرفی شود. استادان و بزرگان شعر باید مقداری چهره استادی به خود بگیرند. با جوانها حرف بزنند و با آنها آشنا شوند. آنها را پی پیر و بی راهنما نگذارند و باید جسارت و تلخی زبان جوانها را تحمل کنند. البته یک سری انجمنها و مراکزی طی این سالها کارکردند ، منتها کارهایشان اغلب به ثمر نرسیده یا ناقص بوده و نتوانستند این نقش را بعهده بگیرند. عمده مشکل از اینجا جاری می شود که جوانان خیلی رها و بی سر پناه هستند و همه مشکلات را خودشان باید حل کنند.


 

لیست کل یادداشت های این وبلاگ